گزارش جلسه نقد مسؤلین و فعالان محلی با حضور حاج هاشم کمالی
سلام
این هم گزارش مختصری از اولین جلسه نقد فعالان محلی که قولش را داده بودیم.
-سه شنبه22/12/91 ساعت19.30
- میهمان: حاج هاشم کمالی ازفعالین موسسه حضرت حجت(عج)
جلسه در حضورجمعی از برادران و خواهران با تلاوت نور رسمیت یافت.
مجری، بیوگرافی مختصری از اولین میهمان والفجریها و برخی فعالیتهایی را که این موسسه انجام داده است ارائه کرد:
- هاشم کمالی متولد 1329
- دارای مدرک فوق دیپلم داخلی سپاه
- اولین عضو هیئت حجتیه پس از بنیانگزاران آن به واسطه شهید عمادی
- عضو دومین شورای محل تا سال 78
- مسئول انجمن خیریه حضرت حجت(عج)
- فرمانده بسیج حضرت رسول اکرم(ص) در سال 60
- عضویت در شورای حل اختلاف
- سرهنگ بازنشسته سپاه پاسداران
با بیان ضوابط جلسه توسط مجری، سوال وجوابها با محوریت کتاب "عهد ماندگار" -آخرین خروجی موسسه- شروع شد.
والفجر: آقای کمالی اگر شما برای رضای خدا فعالیت هایی را تو محل انجام دادید چه نیازی بود کتابش کنید؟
مدتی بود که قصد داشتیم این اقدامات را مکتوب کنیم تا آیندگان خصوصا فرزندانمان ببینند چه تفکراتی داشته ایم و دنباله رومان شوند، با ساخت ورزشگاه و کتابخانهای در محل، یکسری اقداماتی که توسط افرادی انجام شد تا افراد موسسه مخالف اونی که هستند نشون داده بشند ما را در تصمیممان(جهت چاپ کتاب) مصممتر کرد.
والفجر: چه اقداماتی؟
تعویض هیئت مدیره ورزشگاه اندان بدون هماهنگی ما و بیرون کردن اعضای ما از شورای کتابخانه پس از ساخت آن بدون دلیل.
والفجر: چرا کتاب را بدون مجوز چاپ کردید؟
کتاب توسط آقای محمدی-نویسنده- آماده شد و زمانی که برای بررسی به ارشاد خمینی شهر فرستاده شده بود توسط یکی از افراد مرتبط با آن اداره، کپی گرفته شده و بین بعضی افراد پخش شده بود و ما تعدادی از آن را دست افراد مختلف دیدیم که باعث ایجاد بحثها و اختلاف هایی شده بود. ما هم تصمیم گرفتیم برای رفع ابهامات کتاب را به تعداد معدودی (50جلدی) چاپ کنیم!
( البته ایشون از قانونی نام بردند که به اون ها اجازه میداده که فقط به تعداد 50 عدد از این کتاب را چاپ کنند ولی برای مشخص نشد که این قانون از کجا آمده و هم اینکه واسه تعداد کتاب چاپ شده ما عدد 5 را پیشنهاد میکنیم و تعداد صفرهای اون را به عهده خودتون باشه؛ 5 ، 50 ، 500، 5000 و الی ...)
والفجر: این صحت دارد که آمدهاند از داخل قرض الحسنه حجت(عج) کتابها را جمع کرده و بردهاند؟
خیر، فقط از اطلاعات من را خواستند و گفتند اگر تعدادی مانده است بیاورید که ما هم بردیم و بررسی کردند و ایرادی نداشت.
والفجر: در کتاب گفته شده با فعالیت های این گروه محل دویست سال جلو رفته یعنی اگه این موسسه نبود الان محل ما دویست سال عقب تر بود؟
نه من خودم هم معتقدم این جمله نباید گفته می شده و اگر قبلش دیده بودم حذفش میکردم.
والفجر: یعنی این نوشتههاتون ارزش نداشت که حتی یکبار هم قبل از چاپ بخونیدش ببینید خودتون و بقیه چی گفتید و میخواهید بدین دست مردم؟
حرفتان کاملا درست است و ما کوتاهی کردهایم.
والفجر: چرا شما در کتابتان ارزش کمی برای انقلاب قائل شده اید و طوری وانمود کرده اید که شما به انقلاب کمک کرده اید در حالی که در واقعیت عکس این اتفاق افتاده است واین انقلاب بوده که به رشد و شما مجموعه تان کمک کرده است؟
نه، ماهم جزء انقلاب بوده ایم و ساختن مسجد و کتابخونه و غیره ... جدا از انقلاب نیست و در راستای اهداف انقلاب است.
والفجر: ولی ضریبی که شما به انقلاب داده اید خیلی پایین است.
نه ما جدای از انقلاب نیستیم
والفجر: در آبادانی محل خیلی های دیگر هم فعالیتهای مؤثری داشته اند چرا از آنها نامی برده نشده؟
ما که این کتاب را نوشتهایم گفتهایم این کارها را کردهایم، نگفتهایم که بقیه کاری نکردهاند دیگران نیز بیایند و بنویسند.
والفجر: شما طوری نوشته اید که یعنی اگر ما انجام نداده بودیم کس دیگری انجام نمیداد؟
نه اینطور نیست و ما فقط فعالیتهای گروه خود را نوشته ایم.
والفجر: آقای کمالی این چهار کلمه ای که میگم چگونه در فعالیتهای شما کنار هم قرار میگیرند " سپاه "، "ولی فقیه"، "منتظری"، "حزب مشارکت"
در مورد آقای منتظری، بالاخره استاد حاج آقا مولوی بوده و برای حرمت نان و نمک هم که باشد حاج آقا از ایشان نام برده است وگرنه بقیه کاری به ایشان نداشته اند.
والفجر: در گفته های دیگر افراد هم به کرات از ایشان نام آورده شده است به طوری که برداشت میشه سمت و سوی شما به این آقاست.
نه این طور نیست، در مورد حزب مشارکت هم بنده هیچ وقت عضو حزب نبوده ام چون اولا تمایل نداشتم ثانیا سپاه به نیروهای خود چنین اجازه ای نمیداد که عضو حزب یا گروهی شوند یک زمانی حزب رسمیت داشته و یه عده ای از ما عضو بوده اند و بعد هم که منحل شده آمده اند بیرون، حال اگر بعد از انحلال باز هم بگویند اون راه را قبول دارم خب این درست نیست.
والفجر: چطور میشه هم تو سپاه بود و هم در کنار حزب مشارکت فعالیت کرد؟
من عضو حزب نبوده ام در کنارش هم نبوده ام من با برخی افراد این حزب ارتباط کاری داشته ام و اگر ایرادی داشت سپاه جلوی من را میگرفت.
والفجر: کاری به قانون نداریم چطور شما با روحیتون میساخته که این دو را در کنار هم قبول کنید؟
ما که نمیخواستیم بشینیم کنار هم در مورد حزب مشارکت بحث کنیم ما کار خانوادگی، شخصی و اجتماعیمان کاملا از هم جداست و اونها هم همینطور، ورابطه اونها با مشارکت کاری به ما نداشته است من کاری به تفکرات اونها نداشته ام چون کار ما سیاسی نبوده یک کار فرهنگی بوده است پس من نمیتونستم بگم که دیگه تو جلسات ما نیایند.
والفجر: به نظر شما آیا تفکرات یک سپاهی با تفکرات یه حزب مشارکتی می توانند با یک هدف مشترک در کنار هم فعالیت کنند؟
چون الان معما حل شده شما اینطوری حرف میزنید اینها حالا معنا داره، وگرنه اون زمان اینها معنایی نداشته است.
والفجر: شما خودتون تو کتاب گفتید که تصمیم گرفتید یکی را روانه شورا کنیم بعد همین شخص میره با مشارکتیها ائتلاف میکنه حالا شما چطوری میتونید بگید که از اونها جدایید؟
ما می خواستیم یکی را تو شورا بفرستیم به محل خدمت کنه حالا ربطی به ما نداره با کی همکاری می کنه، اگه اینا مشارکتی اند چرا هنوز باهم جلسه دارن و حاج آقا موسوی(سید محمد) هم تو جلساتشون هست حالا حاج آقا موسوی که نماینده ولی فقیه چپیه یا راستی؟
والفجر: اگه حاج آقا موسوی مشارکتیه ما ازش برائت میجوییم.
مشارکت را چکار داریم اون تمام شد.
والفجر: تا وقتی از اونها برائت نجویید نمیشه تموم شده حسابش کنیم آیا شما برائت میجویید؟
از اقدام مشارکت بله.
والفجر: از حاج آقا مولوی به عنوان رئیس حزب مشارکت خمینی شهر چطور؟
حالا که دیگه حزب نیست اون موقع که رسمی بوده یک مدتی مسئولش بوده است.
والفجر: چه یک روز چه یک سال، ایشان تفکراتشون را بیان کردند که به سمت حزب مشارکته، حالا شما با این همه خرابکاریهایی که این حزب انجام داده آیا از مشارکتیها برائت میجویید؟
از کی؟
والفجر: از هر حزب مشارکتی
ما با کسی نبوده ایم که بخواهیم برائت بجوییم ما با این افراد از قبل و بعد از حزب همکاری داشته ایم و یکی از ما رفته و برگشته چکار به ما داره.
والفجر: هدفتون از دعوت آقای آرمین و معین چی بود؟
ما دعوت نکردیم حزب دعوت کرده بود
والفجر: تو مسجد شما؟
تو زمان انتخابات هر کسی تو هر مسجدی بخواهد میره.
والفجر: خودشون که هر جایی نمیرن باید اجازه بهشون بدند
من نه آرمین را دیدم نه صحبت هاش را شنیدم ما هم دعوت نکردیم حزب دعوت کرده است.
والفجر: آیا از اعمال و افکار آرمین برائت می جویید؟
الان که دیگر نیست که ما برائت بجوییم.
والفجر: چطور عاشورا تمام شده ولی ما هر روز ازشمر برائت می جوییم، آیا شما تفکرات حزب مشارکت را تایید می کنید؟
کجا هست که تایید کنم یا نکنم؟
والفجر: همه جا
این بحث نتیجه ای نداره اگه راجع به کتاب سوال دارید بپرسید
والفجر: راجع به کتابه چون رئیس حزب مشارکت خمینی شهر اینجا حرف زده
هیچ ربطی نداره، رئیسش در مورد کار موسسه حرف زده کاری به حزب نداره
والفجر: ماهم می گیم شما عضو حزب نبوده اید ولی باید برائت بجویید همانطور که باید از شمر برائت بجویید حال دیگر خود بچه ها باید قضاوت کنند که باید از حزب برائت جست یا نه.
و چون ساعت جلسه به درازا کشید اینجا بود که ختم جلسه اعلام شد هر چند که جلسه به صورت غیر رسمی ادامه داشت ولی قضاوت اینکه آیا ما باید از حزب مشارکت برائت بجوییم یا نه به عهده خود شما دوستان میذاریم
و در آخر یه نکته جالب هم اینکه وقتی از آقای کمالی درباره توهینات اونها به مردم محل و نمازگزاران مسجد امام خمینی (ره) سوال شد که از جمله آن خطاب کردن با کلمه " قشریون " بوده، ایشون جواب دادند که منظورشون از قشریون یعنی یه قشر و یه عده از مردم بوده!!! که این هم واسه ما تعریفی جالب بود.
گزارش مفصلتر این جلسه هم در صورت نیاز ارائه خواهد شد.
منتظر حضور دوستان در جلسه بعدی والفجری ها یعنی سه شنبه 92/02/24 با حضرت حجه السلام و المسلمین حاج سید محمد موسوی هستیم.