رسم آخرت سوز
هو الحبیب
شب بیست و هفتم ماه رمضان: زولبیا، بامیه،پشمک، طلا
عید فطر: شیرینی، کیک، نان کماج، تخم مرغ و آجیل، طلا
لیستی که در بالا اشاره شده، لیستی از رسومات است که اولی مخصوص آقا دامادها و دومی مخصوص عروس خانمهاست.البته بسته به وضعیت مالی هر کدام.
من یکی که خیلی وقتها از بیان برخی از رسومات محله و شهرمان در میان دوستان غیر همشهری خجالت میکشم. بیشتر شبیه معامله می مانند تا ابراز محبت. ابراز محبت و عاطفه گاهی از طریق دادن هدیه به طرف مقابل صورت می گیرد؛مردان هدیه ای را تقدیم همسرشان می کنند تا علاقه خود را بروز دهند.متقابلا زن هم هدیه ای برای نشان دان علاقه اش به مرد پیش کش می کند. نفس این کار، خوب و پسندیده است اما نوع هدیه هایی که در سالهای اخیر داده می شود، قابل تأمل است و همچنین زمانهایی که برای این رسومات در نظر گرفته می شود در شب هفتم امام اول شیعیان که صدای عدالت و مظلومیت است، پایه یک رسم و بدعتی نابخشودنی توسط نیاکان ما گذاشته میشود که متاسفانه توسط انسانهای متمدن قرن بیستمی به اصطلاح مسلمان پیرو ولایت و شیفته اهل بیت ادامه می یابد و گاهی عرصه ای میشود برای نمایش دارایی و به رخ کشیدنها و دهن بینی ها و گاهی بهانه ای برای اختلافات قبل یا بعد از ازدواج. از طرفی در اذهان مردم چنین القا شده که هدیه فقط باید یک چیز مادی باشد و بین ارزش پولی آن هدیه و شدت محبت و علاقه هم رابطه مستقیمی وجود دارد؛ همانند همان افکاری که در برگزاری رسم و رسومات ازدواج در ذهن عموم جامعه رسوخ داده شده است!براستی وسیله خوشحال کردن و نشان دادن میزان علاقه به همسر، طلا و جواهر و اشیاء مادی دیگر است، یا اینکه با اعطای هدیه ای که باعث پیشرفت اخلاقی و معرفتی او شود، نیز می توان عشق حقیقی خود را نشان داد؟
وای بر جامعه ای که حتی در میان تحصیلکرده هایش هم چنین فکری رسوخ کرده باشد از منظر دیگر نیز معمولا وقتی از آنهایی که با این نوع تفکر زندگی می کنند سوال میکنیم وبحث تجملات و تشریفاتی که در پی این رسومات غلط ایجاد میشود،و آن ها را به چالش می کشیم ، استدلالی که دارند این است « با زحمات خودمان پول حلالی بدست آورده ایم، چه اشکال دارد برای این کارها خرج کنیم. » در یک کلام: دارندگی و برازندگی. .دارندگی و برازندگی شعار طاغوتی است.
اسلام برای مبارزه با این تفکر آمده است.اگر از زندگی ساده ائمه مخصوصا حضرت زهرا گفته می شود برای این نیست که از آنها تعریف و تمجید کنیم یا بخاطر این نحو زندگی، بر آنها بگرییم. اینها الگوهای ما هستند و الگو یعنی راه، یعنی جهت و البته فرقی نیست بین دکتر و مهندس و کارگر از حیث الگو.حضرت رسول اگر جهیزیه ناچیزی به دخترشان می دهند نه به این خاطر بود که نداشتند. ایشان می خواستندراه را به ما نشان دهند تا با وارد شدن به آن دچار مشکلاتی که هم اکنون جامعه ما را فراگرفته است، نشویم.دین همه دین است، اما چقدر زیرکانه میبینیم بخش هایی از آن در بین برخی دینداران دارد حذف می شود.زندگی اشرافی با روح اسلام مغایرت دارد اما در همین جامعه اسلامی خودمان و به دست برخی به ظاهر متدین چندین سال است که به شدت تبلیغ و ترویج می شود. ومشکلات زیادی را یرای ازدواج آسان و جوانان ما ایجاد می کند..
رسم و رسومات بعضیهاش خوبه و بعضیهاش نه، چه خوب بود که هرکس در پایبندی به این رسومات به جیب خود نگاه میکرد و چشم و همچشمی وجود نداشت. کسی که پول زیادی دارد عیبی ندارد که ماهانه ده تا النگو برای خانمش هدیه ببرد ولی اون فقیره نباید به پولداره نگاه کنه وباید در حد خودش هدیه ببره. علی کل حال رسومات موجود خیلی مورد پسند جوانان نیستند و چه بسا شاید علت دیر ازدواج کردن بعضیها همین رسم و رسومات دست و پاگیر باشد. پَنَهتُ بالله.