شنبه شب تازه از سر کار رسیده بودم که یکی از دوستان تماس گرفت و گفت به خانه شهید شاه حسینی برویم. آدرس را تلفنی از همسر شهید گرفته بودند. به زحمت توانستیم خانه شهید را در کوچه پس کوچه های محله مارچین پیدا کنیم. خانه ای ساده و کوچک. پدر خانم شهید که کارگر کارخانه سنگبری است از ما پذیرایی میکند. بی نهایت ساده و بی آلایش است. می گوید طبقه پایین را خودش استفاده می کند و طبقه بالا دختر و نوه هایش زندگی می کنند. خانه را بعد از شهادت سید محمد اجاره کرده اند تا پیش هم باشند. از زندگی شان می پرسیم با وجود همه مشکلاتی که دارند راضی به رضای خداست. شغلشان سخت است و درآمد کم. در کشور ما بالاخره غریبند و مهاجر. اگر همه اینها هم نبود کمبود وجود سید محمد، پدر دو دختر "یک و نیم ساله" و "سه ساله" خودش درد بزرگی است.
میگوید میتوانم به دروغ به شما بگویم سید محمد را تشویق کردم برود از حرم حضرت زینب دفاع کند ولی واقعیت این نیست چند باری گفت میخواهم بروم ولی من نگذاشتم. گفتم در کشور غریب زن و بچه ات را چه میکنی؟ ولی او با خانمش مسئله را حل کرده بود و بالاخره رفت. اسفند 94 عازم می شود و خیلی زود شربت شهادت را می نوشد.
از او درباره ماجرای تدفین شهید می پرسیم خیلی با آرامش داستان غم انگیز عده ای از اهالی مارچین را تعریف میکند. می گوید از گوشه کنار فهمیدم عده ای مخالفند در قبرستان مارچین دفن کنیم زنگ زدم به برادری که کار را پیگیری میکرد گفتم هیچ اشکالی ندارد اگر مردم ناراضی اند شهید را میبریم امامزاده سید محمد. آن برادر اول انکار میکرده است ولی در آخر با گریه می گوید بعضی ها ممانعت میکنند. انگار تقدیر اینگونه بوده است که سید محمد در کنار سید محمد آرام بگیرد.
خانم شهید چند باری سید محمد را در خواب دیده است یکی از خوابهایش را تعریف میکند پدرخانم شهید هم خوابی را برایمان تعریف می کند و از این خواب خیلی نگران و ناراحت است میگوید نکند شهید از من راضی نباشد و اینها در حالی است که در غیاب پدر،مادر و برادران شهید از همسر و فرزندان شهید مراقبت می کند.
از خانواده شهید اجازه میگیریم سه شنبه شب با دوستان بسیج و مسجد خدمتشان برسیم خیلی تشکر میکند و از اینکه به آنها سر زده ایم خیلی خوشحال است قبل از اینکه از اتاق بیرون رویم بیرون می رود و می خواهد کفش های ما را جفت کند که یکی از دوستان مانع این کار می شود.
سه شنبه شب با حضور حجت الاسلام اصغری، امام جماعت مسجد جامع امام خمینی (ره)، هیات امناء مسجد و رییس و اعضای پایگاه بسیج حضرت رسول اکرم(ص)با ده دوازده ماشین شخصی به منزل شهید رفتیم و به مقام رفیع شهید و خانواده شهید ادای احترام کردیم. باشد که مورد رضای حق تعالی قرار گیرد.
